جدول جو
جدول جو

معنی کل سرک - جستجوی لغت در جدول جو

کل سرک
از توابع بندپی شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گل سرخ
تصویر گل سرخ
گلی معطر با گلبرگ های سرخ و ساقه های ضخیم و برگ های بیضی که انواع مختلف دارد، گل آتشی، آتشی، بوی رنگ، چچک، رز، سوری، گل سوری، لکا، ورد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
ویژگی آثار متعلق به مکتب کلاسیسم مثلاً نمایشنامۀ کلاسیک، ویژگی آثار ادبی و هنری دوران های گذشته مثلاً ادبیات کلاسیک، ویژگی هر آنچه به مدرسه و دانشگاه مربوط است، درسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کله سر
تصویر کله سر
کلمه ای که از حروف اول پنج کلمۀ کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا که در نزد قدما از علوم سرّی بود، ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
(کُ)
دهی از دهستان سنگر کهدمات است که در بخش مرکزی شهرستان رشت واقع است و 342 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
فرانسوی ترادادی، دیرینه، پیشینیان پیشگامان، آموزیک آنچه در کلاسها بکار رود کلاسی درسی: کتاب کلاسیک، آنچه مربوط بدوره یونان وروم قدی یا مولفان بزرگ قرن 17 م. است: زبانها کلاسیک تاتر کلاسیک - 3. 2 آنچه بمنزله نمونه و سر مشق در طبقه خود بکار رود. یا ادبیات کلاسیک. آنچه در کلاسها بکار رود، کلاسی، درسی
فرهنگ لغت هوشیار
آرایش گلها یی را گویند که مقدار بسیار زیادی گل که درین نوع آرایش بنام گلچه موسومند بر روی طبقی بنام نهنج قرار گرفته اند. نهنج ممکن است صاف یا بر آمده باشد و گلچه ها آنرا فرا گیرند. بهترین نمونه آرایش کلاپرک گل آفتاب گردان و گل با بونه است که اولی دارای نهنج مسطح و دومی دارای نهنج محدب است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
((کِ))
آن چه که معمول و رایج است و جدید نیست، هر نوشته و اثر هنری که مطابق اصول و قواعد معمول قدیم باشد، فراگیری دانش یا فنی از طریق مدرسه و دانشگاه، به عنوان یک مکتب ادبی، شامل همه مکاتب ادبی پیش از قرن هفدهم فرانسه می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلاسنک
تصویر کلاسنک
((کَ سَ))
فلاخن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کل مرغ
تصویر کل مرغ
((کَ مُ))
نوعی کرکس که سر وی پر ندارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
كلاسيكيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
Classic, Classical, Classically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
classique, classiquement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
پارچه ای که آن را تابیده و بر سر گذارند و بار را بر آن نهند
فرهنگ گویش مازندرانی
جایی که آب به دو یا چند قسمت تقسیم شود، کچل
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
clássico, classicamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
קלאסי , בצורה קלאסית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
کلاسک , کلاسیکی طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
ক্লাসিক , ক্লাসিক্যালভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
คลาสสิก , แบบคลาสสิก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
ya kisasa, kwa kimapokeo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klasik, klasik olarak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
クラシック , クラシックに
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
经典的 , 经典地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klasik, secara klasik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
클래식 , 고전적으로
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klassisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
क्लासिक , पारंपरिक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klassiek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
classico, classicamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
clásico, clásicamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
класичний , класично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
klasyczny, klasycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کلاسیک
تصویر کلاسیک
классический , классически
دیکشنری فارسی به روسی